حضرت علی اصغر (ع)

شناسنامه حضرت علی اصغر علیه السلام
عبدالله بن حسین علیه السلام که به علی اصغر معروف است فرزند امام حسین علیه السلام است. مادرش رُباب دختر اِمْرَءُ الْقَیْس و خواهرش سکینه می باشد. عبداللّه در مدینه متولد شد.
در زیارت ناحیه مقدسه، درباره این کودک شهید، آمده است: «السلام علی عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمی الصریع، المشحط دما، المصعد دمه فی السماء، المذبوح بالسهم فی حجر ابیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الأسدی». و در یکی از زیارتنامه های عاشورا آمده است:«و علی ولدک علی الأصغر الذی فجعت به» از این کودک،با عنوانهای شیرخواره،شش ماهه، باب الحوایج، طفل رضیع و...یاد می شود و قنداقه و گهواره از مفاهیمی است که در ارتباط با او آورده می شود.
باب الحوائج بزرگترین سند مظلومیت
«علی اصغر، یعنی درخشانترین چهره کربلا، بزرگترین سند مظلومیت و معتبرترین زاویه شهادت ...چشم تاریخ، هیچ وزنه ای را در تاریخ شهادت، به چنین سنگینی ندیده است.» علی اصغر را«باب الحوائج» می دانند،گر چه طفل رضیع و کودک کوچک است، اما مقامش نزد خدا والاست.
چگونگی شهادت
علی اصغر یکی از فرزندان امام حسین«ع» است که شیر خوار بود و از تشنگی، روز عاشورا بی تاب شده بود امام، خطاب به دشمن فرمود:از یاران و فرزندانم، کسی جز این کودک نمانده است. نمی بینید که چگونه از تشنگی بی تاب است؟ در«نفس المهموم»آمده است که فرمود:«ان لم ترحمونی فارحموا هذا الطفل» در حال گفتگو بود که تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید. امام حسین«ع» خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید.
مرقد مطهر حضرت علی اصغر علیه السلام
مرقد مطهر حضرت علی اصغر در کربلا نزدیک قبر امام حسین علیه السلام در کنار شهدای دیگر کربلا است.
در بیان شهادت حضرت علی اصغر (ع)
هنگامی که همه یاران و اصحاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، ندای غریبانه امام بلند شد:
«هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله ... هل من مغیث یرجوا الله باغثتنا».
:«آیا حمایت کننده ای هست تا از حرم رسولخدا صلی الله علیه و اله و سلم حمایت کند؟ آیا فریادرسی است که برای امید ثواب ما را یاری کند؟».
هنگامی که همه یاران و اصحاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند، ندای غریبانه امام بلند شد:
«هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله ... هل من مغیث یرجوا الله باغثتنا».
:«آیا حمایت کننده ای هست تا از حرم رسولخدا صلی الله علیه و اله و سلم حمایت کند؟ آیا فریادرسی است که برای امید ثواب ما را یاری کند؟».
پس حضرت بر در خیمه آمد و به جناب زینب سلام الله علیه فرمود كودك صغیرم را به من سپارید تا او را وداع كنم، پس آن كودك معصوم را گرفت و صورت به نزد او برد تا او را ببوسد كه حرمله بن كامل اسدی لعین تیری انداخت و بر گلوی آن طفل رسید و او را شهید كرد. و باین مصیبت اشاره كرده شاعر در این شعر:
وَ مُنْعَطِفِ اَهْوی لِتَقْبیلِ طِفْلِهِ
فَقَبَّلَ مِنْهُ قَبْلهُ السَّهْمُ مَنْحَراً
پس آن كودك را به خواهر داد، زینب سلام الله علیه او را گرفت و حضرت امام حسین علیه السلام كفهای خود را زیر خون گرفت همینكه پر شد به جانب آسمان افكند و فرمود سهل است بر من هر مصیبتی كه بر من نازل شود زیرا كه خدا نگران است.
سبط ابن جوزی در تذكره از هشام بن محمد كلبی نقل كرده كه چون حضرت امام حسین علیه السلام دید كه لشكر در كشتن او اصرار دارند قرآن مجید را برداشت و آنرا از هم گشود و بر سر گذاشت و در میان لشكر ندا كرد:
بَیْنی وَ بَیْنَكُمْ كِتابُ الله وَجَدّدی مُحَمّّدٌ رَسُولُ اللهِ صَلّی الله عَلَیْه و الِهِ.
ای قوم برای چه خون مرا حلال میدانید آیا من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟ آیا به شما نرسید قول جدم در حق من و برادرم حسن علیه السلام.
هذانِ سَیّدِا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ.
در این هنگام كه با آن قوم احتجاج مینمود ناگاه نظرش افتاد به طفلی از اولاد خود كه از شدت تشنگی میگریست حضرت آن كودك را بر دست گرفت و فرمود:
یا قَوْمُ اِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذا الطّفْلَ.
ای لشكر اگر بر من رحم نمیكنید پس بر این طفل رحم كنید، پس مردی از ایشان تیری به جانب آن طفل افكند و او را مذبوح نمود. امام حسین علیه السلام شروع كرد به گریستن و گفت ای خدا حكم كن بین ما و بین قومی كه خواندند ما را كه یاری كنند بر ما پس كشتند ما را، پس ندائی از هوا آمد كه بگذار او را یا حسین كه از برای او مرضع یعنی دایهایست در بهشت.
در كتاب احتجاج مسطور است كه حضرت از اسب فرود آمد و با نیام شمشیر گودی در زمین كند و آن كودك را به خون خویش آلوده كرد پس او را دفن نمود.
طبری از حضرت ابوجعفر باقر علیه السلام روایت كرده كه تیری آمد رسید بر گلوی پسری از آن حضرت كه در كنار او بود پس آن حضرت مسح میكرد خون را بر او و میگفت:
اَلَلّهَمَّ احْكُمْ بَیْنَناوَ بَیْنَ قَوْم دَعَوْنالِیَنْصُرُونا فَقَتَلُونا

+ نوشته شده در پنجشنبه ۲ آذر ۱۳۹۱ ساعت 1:14 توسط خـــادم عــــلــــمـــــدار کــربــلا
|
سرمایه ی محبت زهراست دین من ...... من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم